موانع موجود بر سر راه پیوستن سوریه به اتحادیه عرب/ دلایل مخالفت قطر و مراکش با عضویت مجدد دمشق/ابعاد هدفگذاری سیاسی عربستان در منطقه
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۷۷۷۵۱
«جلال چراغی» کارشناس مسائل سیاسی منطقه با اشاره به برگزاری نشست وزرای خارجه کشورهای عربی برای پیوستن سوریه به اتحادیه عرب در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: اخیراً نشستی در اردن با محوریت پیوستن مجدد سوریه به اتحادیه عرب برگزار شد که علاوه بر وزیر خارجه این کشور، وزرای خارجه سوریه، عراق، مصر و عربستان سعودی هم حضور داشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: بر همین اساس اگرچه تمام این مسائل به عنوان یک سیاست اعلامی از سوی دوحه مورد نظر قرار گرفته، اما باید متوجه باشیم که در بطن این مخالفت به نظر میرسد که قطر با ترکیه هماهنگ است و از سوی دیگر این کشور به دنبال امتیاز گرفتن برای سرمایهگذاری خارجی در سوریه خواهد بود. در مورد مخالفت مراکش هم باید بگویم که آنها زیر فشار اسرائیل و آمریکا قرار دارند و اساساً هرچه که این دو به مراکش دیکته کنند، این کشور هم آن را در دستور کار سیاست خارجی خود قرار میدهد. به همین جهت معتقدم که نشست اردن را باید ادامه نشست جده دانست که بیشتر جنبه هماهنگی میان کشورهای مذکور را داشت. در این میان وزیر خارجه اردن یک طرح گام به گام را مطرح و اعلام کرده است که اگر قرار باشد سوریه مجدداً وارد اتحادیه عرب شود، دقیقا این کشور قرار است چه اقداماتی را انجام دهد؟
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: این در حالی است که برخی از رسانههای عربی اعلام کردند احتمال دارد برخی از کشورهایی که منتقد پیوستن سوریه به اتحادیه عرب هستند در رأیگیری نهایی شرکت نخواهند کرد و به نوعی میخواهند نظر خود را ممتنع اعلام کنند. برخی دیگر هم معتقدند که ایران میتواند قطر را متقاعد کند تا به نفع روسیه رأی دهد و این در حالی است که دبیرکل اتحادیه عرب هم موافقت خود با پیوستن سوریه به اتحادیه عرب را اعلام کرده است. کشورهای عضو اتحادیه عرب به دنبال آن هستند تا درخواستهای خودشان را مطرح کرده و اطمینان حاصل کنند که دمشق به سوالات و درخواستهای آنها پاسخ مثبت میدهد و سپس این کشور را وارد اتحادیه عرب کنند.
چراغی افزود: آنچه از دو نشست گذشته یعنی نشست اردن و نشست جده به عنوان یک تحلیل جلوی چشم ما قرار میگیرد این است که کشورهای عربی در حال پیشی گرفتن از یکدیگر در بحث امتیازگیری از سوریه هستند. برخی از آنها حتی بحث مبارزه با تولید و توزیع مواد مخدر از سوی سوریه را مطرح کردند و به نوعی خواهان واکنش نشان دادن دمشق به این موضوع هستند. در این بین عربستان به عنوان بازیگر موثر در پرونده پیوستن مجدد سوریه به اتحادیه عرب به دنبال آن است تا کشورهای عربی را دور یکدیگر جمع کند تا در نهایت به همه آنها بگوید ریاض در حال مدیریت پرونده مذکور است و در آخر بتواند امتیاز موردنظر خود را از سوریه اخذ کند. سعودیها به دنبال آن هستند که چهره و جایگاه خود را در منطقه تقویت کنند و این در حالی است که مخالفت ایالات متحده با عضویت مجدد سوریه در اتحادیه عرب کاملاً مشهود است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: آمریکاییها در حال حاشیه رفتن در بستر پرونده مذکور هستند و به موازات آنها اسرائیل طی ماههای اخیر حملات خود به سوریه را تشدید کرده تا علاوه بر تضعیف دمشق بتواند علیه منافع عربستان سعودی یک تهدید علنی به وجود بیاورد. معتقدم محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی به دنبال به سرانجام رساندن این پرونده است و به همین ترتیب میتوان گفت که سرمایهگذاریهای متعددی را روی چنین پروندههایی انجام داده است. از سوی دیگر اخباری به گوش میرسد که نشان میدهد پرونده لبنان احتمال دارد به زودی حل و فصل شود که البته در این پرونده هم علاوه بر عربستان برخی از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برای خود منافعی را قائل شدند. به همین ترتیب ریاض حتی برای متحدان خود در داخل دمشق هم منافعی را در نظر گرفته و به همین دلیل باید گفت که چشمانداز این مذاکرات مثبت به نظر میرسد.
انتهای پیام/منبع: ایلنا
کلیدواژه: اتحادیه عرب بشار اسد سوریه عربستان سعودی قطر مراکش پیوستن سوریه به اتحادیه عرب مجدد سوریه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۷۷۷۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچهای/ یک کنشگری سیاسی با شاگردپروری
میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچهای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچهای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمود فروزبخش کارشناس مرکز مشاهیر تخت فولاد با اشاره به موضع آیتالله درچه ای در دوران مشروطه اظهار کرد: ایشان در ظاهر یک کنشگر سیاسی نیستند، اما در حقیقت ایشان سیاست را در سطح بالاتری دنبال میکنند، این سطح همان شاگردپروری است.
وی افزود: ایشان به اهداف خود در سیاست در آن زمانه نمیرسیدند، اما شاگردانی تربیت میکنند که حلقهای از حلقههای زنجیر روحانیت شیعه است که در نهایت به ظهور میرسد.
این اصفهانپژوه تصریح کرد: در آن دوران دو سبک سیاسی آشکار وجود داشته است، یکی جریان مشروطهخواه به رهبری حاج آقانورالله بوده که با کلماتی مانند مقاومت و نهضت میتوان از آن نام ببریم. جریان دوم هان نست وزارت ایرانی است که برترین جلوه آن رکن الملک بوده است. یعنی شخصیتی که بیش از سه دهه در کنار شخصیت ظالمی مثل ظل السلطان بوده، اما طوری سیاستورزی داشته که مردمان از او به نیکی یاد میکنند.
فروزبخش در پایان خاطرنشان کرد: سختگیریها و ملاحظات و احتیاطهای علامه درچهای باعث که ایشان داخل بازی مشروطه قرار نگیرند. این وضعیت سبب شد که این عالم فرزانه بتواند در انزوا و خلوت خاص خود، مسیر علمی خودش را ادامه دهد. مسیری که قله است و به صورت تعمدی رفتاری را اتخاذ میکند که از بسیاری از عوامزدگیها دور باشد.
سخنران دوم این میزگرد مصطفی مرتضوی، مدیر خانه مشروطه اصفهان بود.
مرتضوی اظهار کرد: یکی از شاگردان آیت الله درچه ای، زعیم حوزه علمیه قم یعنی آیت الله بروجردی بوده است؛ بسیاری از شاگردان حضرت امام خمینی (ره) کسانی بودند که شاگردی آیتالله بروجردی را در مقطعی کرده بودند. پس این ربطی است برای ظهور پدیدهای به نام انقلاب اسلامی. اینجا میتوان بگوییم که بسیاری از آن چه در ایام مشروطه برای آیت الله درچه ای تحققپذیر نبود، وقوعش را در آینده نشان داد و این همان موضوع شاگردپروری است که چنین فضایی را برای آینده ایجاد میکند.
این پژوهشگر علوم سیاسی با اشاره به گستره و تنوع شاگردان علامه درچهای اشاره کرد: سختگیری آیت الله درچهای در مباحث علمی به منظور مقابله با دو جریان انحرافی بوده است. جریانی که تحت عنوان غربگرایی رونق گرفته بوده و جریانی که گرایش سلفی داشته است. مقابله ایشان با نگاههای عوامزده نیز باید از همین منظر نگاه شود که در بطن آن سدی در برابر نگاههای غربگرایانه است که با اسم مقابله با عوامزدگی میخواهد ریشه دین را بزنند.
مرتضوی تاکید کرد: طبیعتاً با این سختگیری از فضای مرید بازی فاصله گرفته میشود تا بتواند با خرافه مبارزه کند. در طی این مبارزه عقلانیتی پدید میآید که در آینده به کمک اصلاحات سیاسی میآید. پس از بحرانهای پر از نا امنی، خرافات را در بین مردم زیاد میکند. وظیفه یک عالم دینی در این زمان بیان اصالتها است. اصلاح سیاسی نیاز به عقلانیتی دارد که برآمده از همین اصالتها است.
در ادامه حجتالاسلام احمد رهدار پژوهشگر حوزه اندیشه سیاسی و تاریخ معاصر با اشاره به نمای کلی جریان روحانیت شیعه پس از صفویه تا امروز اظهار کرد: علامه درچهای در خط ناب فقهی اصولی قرار دارد. وصف اول برای ایشان عالم بودن و مدرس فقه و اصول بودن است. در درجات بعدی از فقه او، دلالتهای سیاسی هم خلق میشود. پس هر کس میخواهد از علامه درچهای بنویسد باید اول از عالم بودن و فقیه بودن او بگوید. او شخصیتی است که در یک کلام باید بگوییم فقط درس داده و درس داده است و در ازای آن شاگردان بزرگی تربیت کرده است.
این پژوهشگر حوزه علمای معاصر شیعه تصریح کرد: اگر بخواهیم شخصیتی را در دوران نزدیک مثال بزنیم که مشی او شبیه به آیت الله درچهای بوده باید از مرحوم آیت الله خویی نام ببریم. او نیز تمام عمرش به فقه و فقاهت و تدریس شناخته میشده است. هر چند که به عقیده من درس ایشان به شدت دلالت فقهی داشته است و یک نشانه اینکه سیاسی بوده آن است که برخی از شاگردان حلقه اول ایشان توسط صدام به شهادت رسیدهاند. وقتی به فهرست بلند شاگردان آقای درچه ای نگاه میاندازیم متوجه میشویم که ایشان هم شاگردان متفاوتی دارند که در میان آنان شخصیتهایی سیاسی مانند آقانجفی قوچانی و شهید مدرس هم وجود دارند.
رهدار بار دیگر به نمای فقاهتی مرحوم درچه ای اشاره داشت و افزود: اگر بخواهیم علامه درچهای را بیشتر بشناسیم، باید شبکه شاگردان ایشان را ردیابی کنیم و بشناسیم. آیت الله درچهای اگر چه در ظاهر سیاسی نبوده، اما بودهاند کسانی که ایشان را در حوزه سیاست بسط دادهاند، مانند شخصیت علامه طباطبایی که سیاسی نبودند اما طلبههای شاگرد ایشان بارها توسط ساواک دستگیر شدند و بعدها ستون فکری جمهوری اسلامی شدند.
این پژوهشگر اندیشه سیاسی با اشاره به تحولات سریع زمانه مواجه ما با تجدد گفت: روحانیت شیعه در دوران اخیر فرصت کمتری داشتند که به مسئلههای دوران جواب دهند و به دنبال روشهای جدید داشتند از جمله این که فرستادههایی به بلاد مختلف میفرستادند. این روحانیان در آن شهر، مرجع رسیدگی به امور بودهاند. در اصفهان به سبب پیشینه حوزه علمیه ما چندین عالم شهری برجسته داشتهایم و گویا این روحانیون در یک پیمان نانوشته دست به تقسیم کار زدهاند و در این میان مشخص است که مسئولیت کرسی درس عالی فقه و اصول به آیت الله درچهای رسیده است.
وی با اشاره به شخصیت جامع امام خمینی (ره) خاطرنشان کرد: شخصیت استثنایی حضرت امام خمینی (ره) ما را در زمینه قضاوت علمای شیعه دچار خطا کرده است. ایشان در همه تخصصها در حد قله مطرح بودهاند، اما علمای دیگر این گونه نبودهاند و هر کس در تخصص خود میتوانسته مطرح باشد، مثلاً برخی سلوک عرفانی داشتهاند برخی به شدت اجتماعی بودهاند و برخی شاگردپرور بودهاند. هر کدام از این وادی ملاحظات خود را داشته است. در دوران مشروطه، آقای درچهای به این نتیجه رسیده است که عهدهدار کرسی درس و بحث باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه بار دیگر در پایان سخنان خود تاکید کرد: آن چنان که از فیلسوف، فلسفهورزی انتظار میرود از فقیه هم فقاهت ناب انتظار میرود و روش و قواعد خاص خود را دارد. دین باید در ساحت تخصص خود توسط عالمی بیان شود. فقیهی مانند آیت الله درچهای باید فقه را بگوید و از استانداردهای آن علم کوتاه نیاید و یک شاخص و معیار باشد، بعدها دیگرانی باید بیایند و به خصوص در حوزه سیاست، اهالی سیاست میتوانند این سخن ناب فقهی را در مجرای خود جلو ببرند و در سایه آن علم و حقیقت دین، سیاست را به پیش ببرند.
کد خبر 748022